باباي آسمونی ( حضرت روح الله خمینی)
از زمان کودکیم، یعنی از آن زمان که خود را شناختم، عکس زیبایی روي تاقچه اتاق بابایم بود. همیشه از خود می پرسیدم که او کیست؟ عکس پدر بزرگم که نبود، با خود می گفتم او کیست که پدرم گاه گاهی روبه روي آن عکس می ایستاد و گاهی می خندد و تبسم می کند و بعد به یکباره اشکاز گوشه چشمانش جاري می شود. نمی دانستم که او کیست؟ چندین بار از بابا پرسیدم که او کیست؟
بابا می گفت: او امام ما بود. او ناجی و باباي آسمانی بود. به بابام می گفتم آخه باباجون، اون الآن کجاست؟ بابا با قطره هاي اشکی که از چشمانش جاري بود می گفت: او الآن پیش محبوبش، تو آسموناست. اون موقع به عمق حرفاي بابا پی نمی بردم. خودمم وقتی به اون عکس نگاه می کردم نمی دونم چرا حس خوبی بهم دست می داد.
کنار او عکس یک تابلوي شعري بود که ابیاتی درباره امام نوشته شده بود. من همیشه دوست داشتم بدونم امام کی بود. هر چی بزرگ و بزرگتر می شوم و عکس اون مرد آسمونی رو توي کتاب هاي درسی مون می دیدم و مطلب هاي زیرشون رو می خوندم بیش تر با شخصیت و
سکنات اون آقا آشنا می شدم. وقتی که یادم می اومد که بابا بهم می گفت: او باباي آسمونی ماست، اون موقع بود که تازه فهمیدم اون باباي آسمونی کیه؟
روح الله خمینی ناجی ما بود. اون کسی بود که رهبر عاشقان بی نام و نشان بود.
وقتی گلزار شده می ر فتم روي قطعه شهداي گمنام رو نگاه می کردم می دیدم نوشته شهید گمنام… فرزند روح الله! با خودم می گفتم آخه مگه اونا گمنام نیستند؟ پس روح الله کیه؟ حالا که بزرگش دم فهمیدم روح الله باباي مهربون اونا و ماست.
باباي آسمونی، حالا وقتی به اتاق بابا میرم و اون عکس رو می بینم، منم مثل بابا بعد از تبسمی از گوشه چشمام به یکباره اشکجاري می شه. حالا دلیلش رو می دونم. دوست داشتم اون زمان بودم تا باباي مهربون رو ببینم. با قلمی لبالب از عشق براش نامه می نوشتم. درد دلم، غم بی پدریم و از این که دیگه غصه نمی خورم و میگم من با بودن اون دیگه بابا دارم.
ولی هر وقت 14 خرداد میشه دوباره عزادار می شیم. با خودم میگم باباي آسمونی مون رفت ولی سید علی رو برامون یادگار گذاشت…
حالا با نگاه به عکس اون یاد باباي آسمونی می افتم و تبسمی شیرین بر لب می شینه و از خدا می خوام که ما رو همیشه رهرو راه اون قرار بده و اون رو همیشه از ما راضی نگه داره.
وقتی سید علی از ما راضی باشه، باباي مهربون و آسمونی هم با تبسمی از بالا و از آسمونا به ما نگاه می کنه و از ما راضیه. پس رهرو راه او بودیم و هستیم و خواهیم بود.
انشاءالله…
زهرا فقیه
مدرسه علمیه فاطمیه (سلام الله علیها) خورموج