میرسد خردادو داد از یاد او
02 تیر 1391 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ
میرسد خردادو داد از یاد او
گل رفت وشمیم خوشش اینجاست هنوز
بلبل به هوای گل چه شیداست هنوز
رفتی ز جهان اگرچه ای روح خدا
لیکن علم مهر تو بر پاست هنوز
تا از تن تبدار زمین روح خدا رفت
بالندگی از همت عنقایی ما رفت
آن ابر که گل هم قدم بارش او بود
سیراب نکرده عطش دشت چرا رفت ؟
با آمدنت بهار دل پیدا شد
بلبل به نوا امد وگل ها وا شد
ای کاش که رفتنت نمیدیدم من
با رفتن تو قیامتی برپا شد
می سوخت چوشمع تاسحر در شب مرگ
بشکفت گل از گل رخش در تب مرگ
ارام تر از همیشه با یاد خدا
گل خنده زد ونهاد لب برلب مرگ
هر دل شده حجله ای باغم تو
هر دیده چو دجله است در ماتم تو
از یاد نرفته ای که دلها باتوست
دل نیست مگر دلی که شد همدم تو
دل به عشق اش داده ام دلداده م
بهر این دل دل فکاری گریه کن
میرسد خرداد و داد از یاد او
کی توانم برد باری گریه کن
در موسم گل چه جای یاران خالی است
خاک از نفس پیر جماران خالی است
در دفتر خاطرات دل بنویسید
در سینه ما جای بهاران خالی است
بی تو وبیاد تو غریب تر از همیشه اخرین روز های بهار سپری می شوند همه جا از یاد و خاطرات تو پرشده.پیر محراب!پدر امت! دلمان برای صفای باطن واخلاص چهره ی ارامت تنگ می شود و چشم که به قاب تصویر می دوزیم دل پر می کشد وبه جمع یاران تو در جماران می پیونددبه یاد ان روزها که بودی وروی آن
ایوان معروف و کوچک که به بلندترین کرسیهای سلاطین جهان سروری میکرد مینشستی و عطر سادگیت مشام جماران را پر میکرد هنوز دلبسته ی تواییم و در این نیمه خرداد ماه نیز با رفتن تو لاغرتر ولاغرتر میشود
همه به عشق تو زندگی میکردند آرام وساده وبی آلایش و تو آنقدر پدر خوبی بودی که تصویر زیبایت در قاب طاقچه ها بوسه گاه کودکان میشد.
حالا باز دلمان هوایی توست اخر روح خدا بودی ودر کالبدمان روح زندگی وبندگی دمیدی و با انگشتان مهربانی که نوازشگر فرزندان شهید کشورمان بود نشانی خدا را یادمان اوردی تا حالا پس از سالها جدایی دلتنگ تو باشیم
پدر امت پیر محراب!
دعایمان کن تا گم نشویم حالا که همسفر آفتابی وبه مهمانی خدا سر سفره آب نشسته ای یادت هست صف های بههم پیوسته ی جماران را که پر بود از جمع یارانی که در ضرب وتقسیم های روزگار منها شدند واز دست تو پدر خوب امت نمره مثبت گرفتند؟
یادت هست گمنامانی را که با افتخاربر سنگ مزارشان نوشتند فرزند روح الله؟
پدر دلمان تنگ است.تنگ روزهایی که بی غل وغش بودیم و وقتی همسغر آفتاب شدی برای
بدرقه ات به دل خاک زدیم هنوز تصویرهایمان هست ٱن همه شور وشعور ومستی برای اقتدا به تویی که طعم بودن را طعم بنده بدن را به ما چشانده بودی
پدر دلمان تنگ است دعایمان میکنی؟
گل رفت وشمیم خوشش اینجاست هنوز
بلبل به هوای گل چه شیداست هنوز
رفتی ز جهان اگرچه ای روح خدا
لیکن علم مهر تو بر پاست هنوز
تا از تن تبدار زمین روح خدا رفت
بالندگی از همت عنقایی ما رفت
آن ابر که گل هم قدم بارش او بود
سیراب نکرده عطش دشت چرا رفت ؟
با آمدنت بهار دل پیدا شد
بلبل به نوا امد وگل ها وا شد
ای کاش که رفتنت نمیدیدم من
با رفتن تو قیامتی برپا شد
می سوخت چوشمع تاسحر در شب مرگ
بشکفت گل از گل رخش در تب مرگ
ارام تر از همیشه با یاد خدا
گل خنده زد ونهاد لب برلب مرگ
هر دل شده حجله ای باغم تو
هر دیده چو دجله است در ماتم تو
از یاد نرفته ای که دلها باتوست
دل نیست مگر دلی که شد همدم تو
دل به عشق اش داده ام دلداده م
بهر این دل دل فکاری گریه کن
میرسد خرداد و داد از یاد او
کی توانم برد باری گریه کن
در موسم گل چه جای یاران خالی است
خاک از نفس پیر جماران خالی است
در دفتر خاطرات دل بنویسید
در سینه ما جای بهاران خالی است
بی تو وبیاد تو غریب تر از همیشه اخرین روز های بهار سپری می شوند همه جا از یاد و خاطرات تو پرشده.پیر محراب!پدر امت! دلمان برای صفای باطن واخلاص چهره ی ارامت تنگ می شود و چشم که به قاب تصویر می دوزیم دل پر می کشد وبه جمع یاران تو در جماران می پیونددبه یاد ان روزها که بودی وروی آن
ایوان معروف و کوچک که به بلندترین کرسیهای سلاطین جهان سروری میکرد مینشستی و عطر سادگیت مشام جماران را پر میکرد هنوز دلبسته ی تواییم و در این نیمه خرداد ماه نیز با رفتن تو لاغرتر ولاغرتر میشود
همه به عشق تو زندگی میکردند آرام وساده وبی آلایش و تو آنقدر پدر خوبی بودی که تصویر زیبایت در قاب طاقچه ها بوسه گاه کودکان میشد.
حالا باز دلمان هوایی توست اخر روح خدا بودی ودر کالبدمان روح زندگی وبندگی دمیدی و با انگشتان مهربانی که نوازشگر فرزندان شهید کشورمان بود نشانی خدا را یادمان اوردی تا حالا پس از سالها جدایی دلتنگ تو باشیم
پدر امت پیر محراب!
دعایمان کن تا گم نشویم حالا که همسفر آفتابی وبه مهمانی خدا سر سفره آب نشسته ای یادت هست صف های بههم پیوسته ی جماران را که پر بود از جمع یارانی که در ضرب وتقسیم های روزگار منها شدند واز دست تو پدر خوب امت نمره مثبت گرفتند؟
یادت هست گمنامانی را که با افتخاربر سنگ مزارشان نوشتند فرزند روح الله؟
پدر دلمان تنگ است.تنگ روزهایی که بی غل وغش بودیم و وقتی همسغر آفتاب شدی برای
بدرقه ات به دل خاک زدیم هنوز تصویرهایمان هست ٱن همه شور وشعور ومستی برای اقتدا به تویی که طعم بودن را طعم بنده بدن را به ما چشانده بودی
پدر دلمان تنگ است دعایمان میکنی؟
Url: http://dehaghan.kowsarblog.ir • Email: sahar906@ymail.com