نامه ای به روح الله

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

سلام بر بهار دلها مهدی زهرا (س)

02 تیر 1391 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ” UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />

ode-bidi: embed;">امام عزیز! پدر عزیز و مهربانِ تمامی فرزندان ایران! ای نور چشمم! سعادت تداشتم که تا چهار  سالگی ام  به خدمتتان برسم،وقتی به دنیا آمدم ، پدرم در جبهه بود ، وقتی برای دیدنمان آمد من تقریبا نزدیک به دوسالگی بودم و چهره و خاطره ای از پدر نداشتم . با آمدنش مثه غریبه ها رفتار کردم و برعکس برادر و خواهرم که به طرق آغوشش می دویدند ، من از او فرار میکردم . بابا قول داده بود که ما را به دیدن شما بیاره ، اما این مهم هیچ وقت عملی نشد و شما از شهر و دیار و هوایه زمینیه ما پر کشیدید و رفتید ….

بابا خیلی ما رو به بهشت روح الله ( حرم مطهرتان) می آورد، به دیدن یار روح الله ( امام خامنه ای حفظه الله ) می برد . استشمام رایحه ی وجود یارتان ، داغ نیودتان را در قلبمان تسکین می دهد .

امروز تفألی به دیوانتان زدم ، می دانم که می دانید چه آمد :

محرم اسرار

هیچ دانی که من زار گرفتار توام

با دل و جان سبب گرمی بازار توام

هر جفا از تو بمن رفت بمنت بخرم

بخدا بار توام بار وفادار توام

تار گیسوی تو آخر بکمندم افکند

من اسیر خم گیسوی تو و تار توام

….

بارها به جماران آمده ام ، دیوارهای کاه گلی، هوای زیبای آنجا… وقتی روی زیلوها قدم می زدم ، حس میکردم روی همان صندلی نشسته ای و به من نگاه میکنی….

عجیب نیست که “خرداد” داغ ما را در آن سوگ بزرگ تازه کند و همواره دست در دامن حسرت و غم داشته باشیم و در فراق تو، که معجون “عرفان و جهاد” و آمیخته ای از” اشک و سلاح ” بودی ، همچنان غمی سنگین و جانی غمگین داشته باشیم!اماما! از آن جهان، دل های داغدار ما را به دعای خیری تسلی بخش.

دلم برایتان تنگ شده ، در کوچه و بازار، در محل کار حتی در میان طلبه ها و جوزوی ها هم نتوانستم شما را پیدا کنم ……

نیازمند دستی از سوی شما هستم اصلا من دست به سمتتان دراز میکنم ، دست خالی برم نگردان…..

اي گلواژه هميشه،
آيا توانمت سرودن؟
«جلوه اي كرد رخت ديد ملك عشق نداشت»
«عين آتش شد از اين غيرت و بر آدم زد»
سالهائيست كه هجران تو اندوه من است
دگرت باز نديدن، شايد…
بي تو بودن،
هرگز

اللهم عجل لولیک الفرج

فاطمه گنج خانی

حوزوی نیستم ، اما در حوزه چند صباحی عمر گذراندم

امام عزیز! پدر عزیز و مهربانِ تمامی فرزندان ایران! ای نور چشمم! سعادت تداشتم که تا چهار  سالگی ام  به خدمتتان برسم،وقتی به…" data-path="../../plugins/share_plugin/img/">
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس